سرمایه فکری موضوعی بسیار جذاب برای انجام پروپوزال و پایان نامه مدیریت دولتی است.
در این قیمت قصد داریم ضمن معرفی مفاهیم و عناصر سرمایه فکری چند موضوع برای انجام پروپوزال و پایان نامه مدیریت در حوزه سرمایه فکری برای شما دانشجویان مدیریت عزیز ارائه دهیم
شما می توانید برای مشاوره رایگان برای نگارش پروپوزال و پایان نامه مدیریت خود با ما تماس بگیرید:
- استیوارت اعتقاد دارد، سرمایه فکری مجموعهای از دانش، اطلاعات، دارایی های فکری[۱] تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود.
- بنتیس سرمایه فکری را به عنوان مجموعهای از داراییهای نامشهود (منابع، تواناییها، رقابت) تعریف میکند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست میآیند.[۲]
- بنتیس و هالند، در مقاله خود در سال ۲۰۰۲، سرمایه فکری را این طور تعریف میکنند: سرمایه فکری ذخیرهای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان میدهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است.
- سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازهگیری میکند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش به دست آمده به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد.[۳]
ویژگی های سرمایه فکری
با وجود شباهت سرمایه فکری با داراییهای مشهود، در توانایی بالقوه برای ایجاد جریانهای نقدی آتی، اما ویژگیهایی که سرمایه فکری را از این داراییها متمایز میکنند، عبارتاند از:
– دارایی های فکری، دارایی های غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط میتوانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را میتوان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری میتواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهم ترین معیارهای برتری دارایی های فکری بر دارایی های فیزیکی است.
– سرمایه انسانی و سرمایه رابطهای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمینکنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.[۱]
به طورکلی، محققان و دست اندرکاران رشته سرمایه فکری ، برروی سه عنصر آن اتفاق نظر دارند: سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای، که دراین بخش به توضیح بیشترآنها پرداخته شده است.
سرمایۀ انسانی نشاندة «موجودی دانش افراد یک سازمان» است. ببنتیس بر این باور است که سرمایۀ انسانی به مثابه یک منبع نوآوری و نوسازی استراتژیک، از اهمیت خاصی برخوردار است. روس و روس معتقدند کارکنان سرمایۀ فکری را از طریق شایستگی، نگرش و چالاکی فکری شان ایجاد می کنند. به زغم آن ها شایستگی شامل مهارت ها و تحصیلات فرد می شود، نگرش در برگیرندة جزء رفتاری کارکنان می شود وچالاکی فکری فرد را به تغییر رویه ها و تفکر در مورد راه حل های نوآورانه مسائل قادر می سازد. بروکینگ معتقد است که دارایی های انسانی یک سازمان، شامل مهارت ها،تخصص، توانایی حل مسئله و سبک های رهبری است.
چن و همکاران معتقدند سرمایۀ انسانی به مثابه مبنای سرمایۀ فکری اشاره به عواملی نظیر دانش، مهارت، قابلیت و طرز تلقی کارکنان دارد، که منتج به بهبود عملکرد، جذب مشتریان و افزایش سود شرکت می شود. این دانش و مهارت در ذهن کارکنان جای دارد، بدین معنا که ذهن آنها حامل دانش و مهارت است. اگر کارکنان متفکر توسط سازمان به نحو مطلوب به کار گرفته نشوند، دانش و مهارت موجود در مغز آنها نمی تواند فعال شود، با اینکه به صورت ارزش بازاری درآید.
گرچه در یک سازمان یادگیرنده کارکنان به عنوان مهم ترین در نظر گرفته می شوند، آن ها در تملک سازمان نیستند. اما سوال مطرح اینکه آیا دانش جدید ایجاد شده توسط کارکنان متعلق به سازمان است یا خیر؟ برای مثال، برنامه ریز نرم افزار یک شرکت که در تعطیلات آخر هفته در منزل یک برنامه تدوین می کند، آیا شرکت هنوز می تواند ادعا کند که برنامه متعلق به شرکت است؟
سرمایۀ انسانی سبب شده است که در سازمان ها تا حد زیادی به دانش و مهارت های کارکنان برای ایجاد درآمد و رشد و همچنین، بهبود کارآیی و بهره وری متکی شوند. منافع زیادی را می توان از اطلاعات بیشتر دربارة سرمایۀ انسانی به دست آورد. بر اساس این اطلاعات می توان منابع انسانی را طور موثرتری در درون سازمان ها تخصیص دادو شکاف های مهارتی و توانایی های منابع انسانی را به آسانی تشخیص داد. به علاوه، سرمایۀ انسانی تسهیل کنندة تهیه اطلاعات جامع تر برای سرمایه گذاران یا سرمایه گذاران بالقوه است. با وجود اهمیت روزافزون سرمایۀ انسانی، بیشتر سازمان ها هنوز طبق روال سنتی، پولی را که برای توسعۀ منابع انسانی صرف می کنند، در صورتحساب های مالی به عنوان یک هزینه و نه یک سرمایه گذاری گزارش می کنند.[۲]
به طور کلی سرمایه های انسانی هر شب به خانه هایشان بازمی گردند. و ظیفه مدیران ساخت دارایی های دانشی است که شب به خانه بازنگردند. این مهم می تواند از طریق سرمایۀ ساختاری که شامل فناوری ها، شبکه داده ها، انتشارات، فرآیند ها و سازمان می شود انجام شود.
سرمایۀ ساختاری، محیطی ایجاد می کند که دانش از طریق آن، خلق و آماده ورود به بازار می شود. ایجاد بانک دانش امکان استفادة دوبارة دانش را می دهد. سرمایۀ ساختاری یک سازمان باید نقشه و راهنمایی برای دارایی های سرمایۀ فکری ایجاد کند؛ برای مثال، کجا به دنبال دانش بگردیم و یا چه فردی بهترین مهارت ها را داراست؟ تنها دانش سازمان که باید به عنوان راهنما استفاده شود، دانشی است که مستقیماً با استراتژی های اصلی سازمان مرتبط است. این دانش باید منجر به نتایج عملکرد بهتر شود. اگر به دنبال یافتن چیزی باشید، با انبوهی از اطلاعات بی معنا مواجحه خواهید شد که نیازمند مرتب سازی برای یافتن هدف مورد نظر است.[۳]
موضوع اصلی سرمایۀ ارتباطیی، دانش موجود در مسیر های بازاریابی و روابط با مشتریان است. سرمایۀ مشتری نشان دهندة توانایی بالقوه یک سازمان به سبب عوامل نامشهود بیرونی است. گرچه اصطلاح سرمایۀ مشتری در ابتدا توسط هیوبرت ساینتانج مطرح شد، اما تعاریف جدید مفهوم آن را به سرمایۀ ارتباطیی توسعه داده که شامل دانش موجود در همۀ روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تأمین کنندگان، انجمن های تجاری و یا دولت برقرار می کند. به علاوه، روس و روس اظهار می کنند که سرمایۀ ارتباطیی شامل روابط با ذینفعان درون و بیرون سازمان است .همچنین، چن و همکاران سرمایۀ مشتری را در قالب قابلیت بازاریابی، شدت بازار و وفاداری مشتری طبقه بندی می کنند. این نگرش بر نقش خدمات و تأثیر آن بر روابط علّی بین رضایت کارکنان، رضایت مشتریان، وفاداری مشتریان و عملکرد مالی تأکید دارد.
فورنل در مطالعات خود دریافته است که رضایت مشتریان می تواند رابطۀ کسب وکار را حفظ کند، انعطاف پذیری قیمت محصول را کاهش دهد و اعتبار یک شرکت را افزایش دهد. همچنین، تحقیقات دیگری نشان داده است که از طریق اندازه گیری وفاداری کارکنان می توان وفاداری مشتریان را پیش بینی کرد. این مطالعات شواهد بیشتری را دربارة اهمیت سرمایۀ مشتری به عنوان بخش کلیدی سرمایۀ فکری سازمان ارائه می دهد. به طور کلی، سرمایۀ مشتری که نقش یک پل و واسطه را در فرآیند سرمایۀ فکری ایفا می کند، در تبدیل سرمایۀ فکری به ارزش بازاری و در نتیجه، عملکرد کسب و کار سازمان، عامل تعیین کننده اصلی است. بدون سرمایۀ مشتری ارزش بازاری یا عملکرد کسب و کار سازمان نمی تواند پژوهشگر شود. بنا براین، رشد سرمایۀ مشتری به حمایت از سرمایۀ انسانی و س رمایۀ ساختاری بستگی دارد.[۴]
معرفی چند موضوع برای نگارش پروپوزال و پایان نامه مدیریت
۱) بررسی تاثیر سرمایه فکری بر مدیریت دانش
۲) ارزیابی شاخص های کلیدی در سرمایه فکری با روش دیمتل
برای مشاوره رایگان با ما تماس بگیرید :
۴۵۰۸ ۳۳۲ ۰۹۹۱
- تاریخ : ۵م شهریور ۱۳۹۵
- موضوع : موضوعات و مقاله بیس های مدیریت دولتی
- بازدید : 1,399 views
- نظرات : بدون نظر
به نکات زیر توجه کنید