ملاکهای تدوین فرضیه
- 1-فرضیه باید روشن و دقیق باشد: تا هم درک آن برای خواننده آسان شود و هم خود پژوهشگر بتواند آن را آسانتر مورد آزمون قرار دهد.
به عنوان مثال این که « بین تماشای برنامه های تلویزیون و موفقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد » یک فرضیه ی کلی و مبهم است . مشخص نیست منظور/ تماشای برنامه های تلویزیون کدام برنامه هاست. برنامه های کودکان با بزرگسالان، فیلمهای سینمایی با سریالها ، برنامهی همه شبکه ها یا یک شبکه خاص همینطور منظرم از موفقیت هم مشخص نیست، موفقیت در چه کاری یا چه چیزی؟
- ۲-فرضیه باید آزمونپذیر باشد: اگر برای آزمون و اندازه گیری فر ضیهای، ابزار مناسبی در دست نباشد تو امکان فراهم آمدن آن نیز وجود نداشته باشد، جمع آوری داده های لازم امکانپذیر نخواهد بود. در نتیجه پژوهش غیرقابل اجرا و بدون پاسخ خواهد ماند. به عنوان مثال مشکل این فرضیه «شیوه ی تقلید از آثار مشهور در درس هنر، مانع از رشد خلاقیت هنری دانش آموزان میشود» مشخص است که در آن«خلاقیت هنری» قابل تعریف و اندازهگیری دقیق نیست و همچنین معماری برای تشخیص عدم وجود خلاقیت وجود ندارد.
- ۳-فرضیه باید با دانش موجود هماهنگ باشد: راه حل پیشنهادی پژوهشگر نباید بر اساس سلیقه و نظریات شخصی او باشد بلکه باید با دانش و نظریه های موجود، پژوهشهای انجام شده، ادبیات تحقیق و عقل سلیم همخوانی داشته باشد
- ۴-فرضیه باید قدرت تبیین داشته باشد: یکی از معیارهای مهم فرضیه، قدرت تبیین آن است . به عنوان مثال اگر علیرغم سعی فراوان موفق به روشن کردن ماشین خود نشویم، فرضیهی «روشن نشدن اتومبیل به دلیل باز ماندن شیر آب حمام» فرضیه ی قابل قبولی نیست، اما این فرضیه که«باطری اتومبیل تمام شده» یک تبیین قابل قبول است.
- ۵-فرضیه باید عاری از مفاهیم اخلافی و ارزشی باشد: مسأله ی علمی یک مسألهی اخلاقی نست. به عبارتی فرضیه باید به دور از عبارتها و کلماتی مثل «باید» «بهتر» ، «خوب» ، «بد» «حتما» «مطلوب» و از این قبیل بتاشد.
- ۶-فرضیه باید دقیق و اختصاصی باشد.
- ۷-فرضیه باید همبستگی یا رابطه ی بین دو متغیر را بیان کند.
- ۸-فرضیه باید با یک نظریه منطبق باشد: چنین شرایطی نقش عمده تری در کسب دانش خواهد شدات. به عبارتی فرضیه نباید با مبانی نظری اکثر پژوهشهای گذشته در تضاد باشد و برای این که در جهت حلاف علم نباشد باید بر اساس مبانی نظری آن حیطه تدوین شود.
نکته ۴: تفاوت مسأله، فرضضیه، و نظریه : تحقیق با مسأله آغاز میشود و محقق برای حل مسأله و پاسخگویی به سؤال، فرضیهای را صورت بندی میکند. هنگامی که اطلاعات جمع آوری شده، فرضیهی تدوین شده را حمایت کند، پایه و اساس برای تعمیم و نتیجه گیری کلی به وجودمی آید که پس از سالها کار بر روی آن به نظریه تبدیل میشود.گرچه تفاوت بین فرضیه و نظریه همیشه روشن نیست ولی نظریه دارای دامنهی گسترده تری است و در مقایسه با فرضیه بر پایه پیچیده تری استوار است. در عمل، نظریه یک فرضیه ی بسط یافته است که با چندین واقعیت سروکار دارد. به عبارت دیگر تفاوت بین نظریه و فرضیه در میزان کاربرد آن است نه در نوع آن.
به نکات زیر توجه کنید